تعمیر مانیتور ، تعمیر لپ تاپ

نمایندگی تعمیرات خدمات تعمیر مانیتور ال سی دی و تعمیر مانیتور ال ای دی همچنین تعمیر لپ تاپ الجی تعمیر لپ تاپ ایسوس و... می نماید

تعمیر مانیتور ، تعمیر لپ تاپ

نمایندگی تعمیرات خدمات تعمیر مانیتور ال سی دی و تعمیر مانیتور ال ای دی همچنین تعمیر لپ تاپ الجی تعمیر لپ تاپ ایسوس و... می نماید

۸ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

در ادامه مقاله قبل در مورد نمونه رأی جرم کلاهبرداری (استفاده از سند مجعول، به عنوان مقدمه جرم کلاهبرداری مجازات مستقل ندارد.) به بیان ادامه رأی دادگاه بدوی (نخستین) در خصوص این پرونده می‌پردازیم:

نمونه رأی در مورد جرم کلاهبرداری

موضوع: در مورد استفاده از سند مجعول، به عنوان مقدمه جرم کلاهبرداری مجازات مستقل ندارد.

رأی شماره 9309970221401706 مورخ 9/12/1393، صادره از شعبه 14 دادگاه تجدیدنظر استان تهران در مورد جرم کلاهبرداری با استفاده از سند مجعول

خلاصه جریان پرونده

ادامه رأی دادگاه بدوی

با استناد به ماده ۱ از قانون تشدید مجازات مرتکبین اختلاس و ارتشاء و کلاهبرداری متهم نامبرده را با محاسبه ایام بازداشت قبلی به تحمل یک سال حبس تعزیری و رد مال به میزان نود و پنج میلیون تومان در حق شاکیان پرونده که در مبایعه‌نامه مورخ ۲۵/۰۲/۹۳ نقداً از سوی شکایت به متهم پرداخت شده و جزای نقدی به میزان یکصد و هشتاد میلیون ریال با دو درجه تخفیف به علت کهولت سن و وضعیت خاص متهم با استناد به بند ث ماده ۳۸ از قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ محکوم می‌نماید.

اما در مورد جرم جعل انجام گرفته با عنایت به این‌ که صرفاً متهم اسناد جعل شده را برای کلاهبرداری استفاده نموده است ولی این ‌که جرم جعل نیز منتسب (نسبت داده شده) به متهم پرونده باشد، دلیل بر توجه اتهام به متهم نبوده است و به لحاظ انکار متهم، اصل کلی برائت و بی‌گناهی، اعمال قاعده تدرء ‌الحدود بالشبهات و با استناد به اصل ۳۷ قانون اساسی و بند الف ماده ۱۷۷ از قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری و ماده ۱۲۲ از قانون مجازات اسلامی حکم به برائت و بی‌گناهی متهم در مورد جرم جعل صادر و اعلام می‌دارد.

رأی صادره حضوری محسوب می‌شود و ظرف مدت ۲۰ روز پس از ابلاغ، قابل تجدیدنظرخواهی در یکی از محاکم محترم دادگاه تجدیدنظر استان تهران می‌باشد.

ادامه مطلب ....

وکیل کلاهبرداری

وکیل رابطه نامشروع 

وکیل آنلاین تلگرام 

وکیل آنلاین واتس اپ

وکیل مواد مخدر

مالیات بر ارث

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۴۵
علیرضا مم

نمونه رأی در مورد جرم کلاهبرداری

موضوع: مرجع قضایی صالح در رسیدگی به جرم کلاهبرداری

(در کلاهبرداری رایانه‌ای، دادسرای محلی که شاکی، وجه را به حساب متهم واریز می‌نماید، صلاحیت رسیدگی به پرونده را دارد).

رأی شماره 9109970909200636 مورخ 14/11/1391 صادره از شعبه 7 دیوان عالی کشور در مورد موضوعات زیر می‌باشد:

اختلاف در صلاحیت، کلاهبرداری، کلاهبرداری رایانه‌ای، محل واریز وجه و مبلغ

خلاصه جریان پرونده

به موجب دادنامه شماره ۰۰۴۷۲ مورخ 28/5/1391 شعبه ۸ بازپرسی دادسرای الف در مورد شکایت ب.الف علیه ع.خ دایر بر تحصیل و کسب مال نامشروع با اغفال و فریب دادن وی در انتقال وجه.

چون نتیجه عمل مجرمانه خارج از حوزه قضایی این بازپرسی بوده است، قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادسرای عمومی و انقلاب ت صادر نموده است (صفحه۲۰) که پس از موافقت دادسرا، پرونده به دادسرای ت ارسال شده است، که شعبه چهارم بازپرسی دادسرای ت با این استدلال که بانک محال ‌علیه (آنکه بر او حواله شده) پاسخ داده است که محل استقرار و قرارگیری عابر بانک در شهرستان الف است.

بنابراین قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادسرای الف صادر نموده است، که پس از موافقت دادسرای ویژه رسیدگی به جرایم رایانه‌ای و فن‌آوری ارتباطات، پرونده جهت حل اختلاف به دیوان عالی کشور ارسال شده است که رسیدگی به این شعبه ارجاع (واگذار) شده است.

رأی دیوان عالی کشور

در مورد به وجود آمدن اختلاف در صلاحیت بین دادسراهای محترم عمومی و انقلاب شهرستان‌های الف و ت با توجه به شکوائیه مورخ ۲۲/۱۲/۱۳۹۰ که حاکی است، شاکی در شهرستان الف از جرم مورد ادعا متضرر شده است و در مرجع قضایی الف نیز طرح دعوی به عمل آمده است، بنابراین به استناد ماده ۵۴ قانون آیین دادرسی کیفری با تأیید نظریه دادسرای محترم عمومی و انقلاب ت به صلاحیت دادسرای محترم عمومی و انقلاب الف حل اختلاف در صلاحیت به عمل می‌آید.

(رئیس شعبه ۷ دیوان عالی کشور ـ مستشار)

وکیل کلاهبرداری

وکیل رابطه نامشروع 

وکیل آنلاین تلگرام 

وکیل آنلاین واتس اپ

وکیل مواد مخدر

مالیات بر ارث

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۴۴
علیرضا مم

در ادامه مقاله قبل در مورد نمونه رأی جرم کلاهبرداری به بیان رأی دادگاه تجدیدنظر در خصوص این پرونده می‌پردازیم:

نمونه رأی در مورد جرم کلاهبرداری

موضوع: کلاهبرداری از طریق دلایل جعلی مستند رأی دادگاه

رأی شماره 9209972130600365 مورخ 28/5/1392 صادره از شعبه 61 دادگاه تجدیدنظر استان تهران رأی دادگاه تجدیدنظر

در مورد تجدیدنظرخواهی آقای ف.ص علیه خانم گ.غ نسبت به دادنامه شماره ۸۹۶ مورخ ۲۷/۹/۹۱ شعبه ۱۱۷۸ دادگاه عمومی جزایی تهران که براساس دادنامه موصوف، نامبرده به اتهام جعل و استفاده از سند مجعول (جعلی) و تحصیل مال نامشروع به تحمل سه فقره حبس (مجموعاً پنج سال) و رد مال به مبلغ پانزده میلیون تومان به تجدیدنظرخوانده محکوم شده است.

دادگاه با بررسی محتویات و مستندات پرونده و مطالعه لایحه تجدیدنظرخواهی نظر به اینکه اعمال ارتکابی تجدیدنظرخواه از قبیل جعل سند و ارائه آن به دادسرا، جهت فریب تجدیدنظرخوانده و دریافت وجه و مبلغ از وی بوده است و عمل نامبرده توسل به وسایل متقلبانه برای بردن مال غیر محسوب می‌شود که وسیله متقلبانه آن جعل و استفاده از سند مجعول است، بنابراین عمل ارتکابی جرم کلاهبرداری است.

نظر به اینکه دلایل و مدارک موجود در پرونده دلالت بر مجرم بودن نامبرده دارد، نظر به اینکه از سوی تجدیدنظرخواه اعتراض مؤثری که باعث نقض دادنامه (شکستن رأی) تجدیدنظرخواسته شود به عمل نیامده است. از این رو تجدیدنظرخواهی غیر وارد تشخیص داده می‌شود و با توجه به اینکه اشتباه دادگاه در تطبیق و هماهنگی عمل ارتکابی با قانون، لطمه‌ای به اساس دادنامه تجدیدنظرخواسته وارد نمی‌سازد با اصلاح ماده استنادی به ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری مجازات حبس به چهار سال اصلاح و همچنین پرداخت جزای نقدی به مبلغ پانزده میلیون تومان در حق صندوق دولت به مجازات‌های مذکور اضافه می‌شود.

مجازات رد مال به شاکی به اعتبار خود باقی است و نهایتاً با استناد به ماده ۲۵۰ و بند الف ماده ۲۵۷ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری دادنامه تجدیدنظرخواسته به شرح فوق اصلاح و تأیید می‌گردد. این رأی قطعی می‌باشد.

وکیل کلاهبرداری

وکیل رابطه نامشروع 

وکیل آنلاین تلگرام 

وکیل آنلاین واتس اپ

وکیل مواد مخدر

مالیات بر ارث

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۴۴
علیرضا مم

نمونه رأی در مورد کلاهبرداری

کلاهبرداری به وسیله جعل چک و استفاده از آن با اطلاع و آگاهی

در مورد اتهام آقایان ج.م اهل ابهر ساکن تهران، بدون پیشینه محکومیت کیفری آزاد با قرار قبولی وثیقه با وکالت آقای ن.الف دایر بر مشارکت در کلاهبرداری و آقای ع.ل اهل خرمشهر ساکن تهران، بدون پیشینه محکومیت کیفری آزاد با قرار قبولی کفالت دایر بر جعل و استفاده از سند مجعول (جعل شده) و کلاهبرداری با این توضیح که نامبردگان با مشارکت یکدیگر به بانک مراجعه نموده و افتتاح حساب و دسته چک به نام متهم ردیف اول گرفته و دسته چک در اختیار متهم ردیف دوم بوده، چک را جعل و با آگاهی از جعلی بودن، مورد استفاده قرار داده و اموال شاکی را برده‌اند.

به شرح محتویات پرونده امر نظر به تحقیقات معموله و شکایت شاکی آقای م.ب و شهادت شهود و کشف چک مجعول و نظریه هیأت پنج نفره کارشناسان خط و امضاء که مصون (محفوظ) از اعتراض موجه باقی مانده است و کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۱۲ تهران و دفاعیات غیرموجه و غیرمؤثر متهمین در دادگاه و سایر دلایل و قرائن (شواهد) منعکس در پرونده صرفاً جرم مشارکت در کلاهبرداری نامبردگان محرز و مسلم تشخیص شده است، زیرا جعل و استفاده از سند مجعول (جعل شده) مقدمه و لازمه وقوع جرم کلاهبرداری که همان توسل متهمین به وسایل متقلبانه محسوب می‌شود دانسته است.

رأی شعبه ۱۰۰۸ دادگاه عمومی جزایی تهران

دادگاه به استناد مواد ۴۲ و ۲۲ از قانون مجازات اسلامی به لحاظ وضع خاص متهمین و نداشتن سابقه محکومیت کیفری و اعلام گذشت قطعی شاکی خصوصی در مورد متهم ردیف اول و به استناد ماده یک از قانون مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری مصوب سال ۱۳۶۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام هر کدام از متهمین را به تحمل یک سال حبس تعزیری با محاسبه ایام بازداشت قبلی و متهم ردیف دوم را به رد مال به مبلغ ۲۳٫۴۰۰٫۰۰۰ تومان به شاکی و چون شاکی از متهم ردیف اول اعلام گذشت نموده است، رد مال منتفی می‌باشد و هر کدام از متهمین را به پرداخت مبلغ ده میلیون ریال جزای نقدی به نفع صندوق دولت محکوم می‌نماید و در اجرای ماده ۱۰ قانون مجازات اسلامی پس از قطعیت رأی صادره از طریق اجرای احکام چک مجعول کشف شده ممهور (مهر شده) به مهر ابطال شود.

رأی صادره حضوری بوده و ظرف مدت بیست روز پس از تاریخ ابلاغ، قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می‌باشد.

وکیل کلاهبرداری

وکیل رابطه نامشروع 

وکیل آنلاین تلگرام 

وکیل آنلاین واتس اپ

وکیل مواد مخدر

مالیات بر ارث

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۴۳
علیرضا مم

نمونه رأی در مورد کلاهبرداری رایانه‌ای

خلاصه جریان پرونده

در مورد شکایت خانم ل.ع و همچنین گزارش مرجع انتظامی (پلیس آگاهی فرماندهی شهرستان فردوس) فردی با هویت ع.ش که اطلاعات هویتی بیشتری از نامبرده در پرونده موجود نمی‌باشد، مبنی بر کلاهبرداری رایانه‌ای، بدین شرح که شاکی حسب برگ شکوائیه، مفاد و محتوای برگه‌های بازجویی اولیه مدعی شده است که فردی به نام متهم و به عنوان نماینده شرکت ....، پس از صحنه‌سازی و بستن قرارداد ساختگی اقدام به دریافت مال از شاکی به شیوه‌های گوناگون نموده است و نامبرده از این نظر اقدام به اقامه شکایت کیفری نموده و درخواست رسیدگی دارد.

با توجه به تصویر رسیدهای پرداخت شاکی و پرینت گردش مالی حساب مشتکی‌عنه (آنکه از او شکایت شده) و نیز نتیجه استعلام (پرسش) در مورد آدرس و مشخصات صاحب حساب و محل افتتاح آن، که حسب آن وجه و مبلغی به حسابی به نام مشتکی‌عنه در مؤسسه اعتباری توسعه (سهامی عام)، واریز شده است و با توجه به احضار متهم از طریق روزنامه کثیر‌الانتشار و عدم حضور نامبرده که خود اماره‌ای (نشانه) مبنی بر پذیرش اتهام نسبت داده شده محسوب می‌گردد و با توجه به اظهارات مطلع، با این توضیح که نامبرده پیرو تماس تلفنی متهم و نهایتاً فریفته شدن ناخواسته، مبالغی را به حساب متهم واریز نموده است و نظر به قرارداد معرفی شده در پرونده که از مصادیق و نمونه‌های اعمال فریبکارانه محسوب می‌شود، که عرفاً قابلیت فریب نوع اشخاص اجتماع را دارد و نظر به نتیجه نیابت و وکالت ارسالی و نتیجه ابلاغیه دایر بر عدم شناسایی متهم در آدرس معرفی شده، ضمن لحاظ گزارش مرجع انتظامی (پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی شهرستان فردوس) و اظهارات مطلعین در مرجع انتظامی و نتیجه استعلامات متعدد از بانک مقصد و با توجه به جوابیه اداره ثبت اسناد و املاک شهرستان فردوس مبنی بر این مطلب که شرکتی موسوم به .... اصولاً در حوزه این شهرستان موجود نمی‌باشد و با توجه به احراز (دریافتن) حصول و کسب مال به نفع متهم و تحقق نتیجه خاص جرم کلاهبرداری و سایر شواهد و اوضاع و احوال موجود در پرونده ضمن لحاط این مطلب که در واقع در موضوع مورد بحث متهم مذکور مباشر (عامل) معنوی در وارد کردن غیرمجاز داده‌ها که منجر به تحصیل و به دست آوردن وجه و مبلغی به نفع وی شده است، می‌باشد و فرد حاضر شده در پای خودپرداز قصد واریز وجه به حساب متهم را نداشته است و متهم وی را در این مورد فریب داده است، بنابراین مستندا به ماده ۱۳ قانون جرایم رایانه‌ای مصوب ۵/۳/۱۳۸۸ وقوع جرم مذکور از سوی نابرده محرز و مسلم تشخیص و در دفتر پرونده در راستای اعمال بند «ک» ذیل ماده ۳ قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب مصوب ۱۳۸۱ قرار مجرمیت وی صادر و اعلام می‌گردد.

وکیل کلاهبرداری

وکیل رابطه نامشروع 

وکیل آنلاین تلگرام 

وکیل آنلاین واتس اپ

وکیل مواد مخدر

مالیات بر ارث

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۴۳
علیرضا مم

در ادامه مقاله قبل به بیان درخواست صدور رأی وحدت رویه از سوی معاون قضایی دیوان عالی کشور و همچنین نظریه دادستان کل کشور در مورد صدور آرای متفاوت در موارد مشابه و رأی وحدت رویه شماره 729 مورخ 1/12/1391 می‌پردازیم:

درخواست صدور رأی وحدت رویه از سوی معاون قضایی دیوان عالی کشور

با توجه به مراتب فوق (که در مقاله قبل بیان کردیم)، در اجرای ماده ۲۷۰ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری درخواست طرح موضوع را در هیأت عمومی دیوان عالی کشور به منظور ایجاد وحدت رویه قضایی دارد.

نظریه دادستان کل کشور

تأیید رأی شعبه هفدهم دیوان عالی کشور

تشکیل جلسه هیأت عمومی دیوان عالی کشور

جلسه هیأت عمومی دیوان عالی کشور در مورد پرونده وحدت رویه ردیف ۲۱/۹۱ مورخ 1/12/1391 به ریاست جناب آقای رئیس دیوان عالی کشور و دادستان کل کشور و شرکت رؤسا و مستشاران و اعضای معاون کلیه شعب دیوان عالی کشور، پس از خواندن گزارش پرونده و طرح و بررسی نظریات مختلف اعضای شرکت‌کننده در خصوص مورد و شنیدن نظریه دادستان کل کشور به صدور رأی وحدت رویه قضایی شماره ۷۲۹ مورخ ۱/۱۲/۱۳۹۱ منتهی گردیده است.

رأی وحدت رویه شماره ۷۲۹ مورخ 1/12/1391 هیأت عمومی دیوان عالی کشور

نظر به اینکه در صلاحیت محلی، اصل صلاحیت دادگاه محل وقوع جرم است و این اصل در قانون جرایم رایانه‌ای نیز با استناد به ماده ۲۹ مورد تأکید قانون‌گذار قرار گرفته، بنابراین در جرم کلاهبرداری مرتبط با رایانه هرگاه تمهید (فراهم کردن) مقدمات و نتیجه حاصل از آن در حوزه‌های قضایی مختلف صورت گرفته باشد، دادگاهی که بانک افتتاح‌کننده حساب زیان‌دیده از جرم که پول به طور متقلبانه از آن برداشت شده در حوزه آن قرار دارد صالح به رسیدگی می‌باشد.

بنا به مراتب آرای شعب یازدهم و سی و دوم دیوان عالی کشور که براساس این نظر صادر شده است به اکثریت آرا صحیح و قانونی تشخیص و تأیید می‌گردد.

این رأی طبق ماده ۲۷۰ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاه‌ها لازم‌الاتباع (لازم‌الاجرا) می‌باشد.

 

وکیل کلاهبرداری

وکیل رابطه نامشروع 

وکیل آنلاین تلگرام 

وکیل آنلاین واتس اپ

وکیل مواد مخدر

مالیات بر ارث

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۴۲
علیرضا مم

رأی وحدت رویه شماره ۷۲۹ مورخ 1/12/1391 هیأت عمومی دیوان عالی کشور

موضوع: تعیین‌ صلاحیت دادگاه صالح به رسیدگی در جرایم کلاهبرداری رایانه‌ای

برای رسیدگی به جرم کلاهبرداری الکترونیکی (رایانه‌ای) در مواردی که مبدأ انتقال وجه و مقصد آن در حوزه‌های قضایی مختلف بوده بین دادسراهای شهرستان‌های مربوطه اختلاف در صلاحیت حاصل ‌شده و شعب دیوان عالی کشور در مقام حل اختلاف و تعیین دادسرای صالح با استنباط (درک) از ماده ۵۴ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری آرای متفاوت صادر کرده‌اند.

خلاصه جریان پرونده‌ها و آرای صادره به شرح زیر می‌باشد:

خلاصه جریان پرونده‌ها

رأی شعبه 11 دیوان عالی کشور

شعبه یازدهم دیوان عالی کشور در موردی که بین دادسرای عمومی و انقلاب اصفهان «محل اقامت شاکی (مبدأ انتقال وجه)» و دادسرای عمومی کرج «مقصد انتقال وجه» اختلاف در صلاحیت ایجاد شده است، به موجب دادنامه شماره ۰۰۹۹۰ مورخ ۱۰/۱۰/۱۳۹۱ با این استدلال که «محل کار و اقامت شاکی، محل برقرار شدن تماس تلفنی و فریب خوردن شاکی و همچنین محل انجام عملیات بانکی و انتقال وجه از حساب شاکی به حساب مورد نظر متهم، اصفهان بوده است...» صلاحیت دادسرای عمومی و انقلاب اصفهان را تأیید کرده است.

رأی شعبه 32 دیوان عالی کشور

شعبه سی و دوم دیوان عالی کشور نیز در این موارد عقیده به صلاحیت دادسرای مبدأ جرم داشته و با این استدلال که «جرم مورد ادعا به محض برداشت وجه از حساب شاکی در مبدأ تحقق یافته و حساب مقصد که وجه مذکور به آن واریز شده در صلاحیت تأثیری نخواهد گذاشت» صلاحیت آن دادسرا را مورد تأیید قرار داده است.

 

رأی شعبه 17 دیوان عالی کشور

شعبه هفدهم دیوان عالی کشور برعکس عقیده شعب یازدهم و سی و دوم اعتقاد به صلاحیت دادسرای مقصد انتقال وجه داشته و در مورد مشابه که بین دادسراهای عمومی و انقلاب اسفراین «مبدأ انتقال وجه» و تهران «مقصد انتقال وجه» اختلاف در صلاحیت حاصل ‌شده است و طبق دادنامه شماره ۰۰۶۴۳ مورخ ۳/۱۱/۱۳۹۱ به این استدلال که «مقدمات ارتکاب جرم عنوان شده و از جمله طراحی نقشه و عملیات اجرایی در حوزه قضایی تهران تدارک شده و نتیجه اقدامات مزبور نیز که بردن مال غیر به نحو متقلبانه بوده است، در همین حوزه بدست آمده و امکان برداشت و تحصیل وجوه فراهم شده است». با اعلام صلاحیت دادسرای عمومی و انقلاب تهران، حل اختلاف نموده است.

همچنین شعبه ششم دیوان عالی کشور در این موارد به همین نحو حل اختلاف نموده است.

ادامه مطلب ...

وکیل کلاهبرداری

وکیل رابطه نامشروع 

وکیل آنلاین تلگرام 

وکیل آنلاین واتس اپ

وکیل مواد مخدر

مالیات بر ارث

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۴۱
علیرضا مم

در کشورمان بیش از 50 درصد درآمد با پول نفت، حدود 30 درصدمالیات و 20 درصد سایر موارد مانند آب، برق و گاز تامین می شود.

متخصصان می گویند: در صورت کاهش فرارهای مالیاتی امکان افزایش سهم مالیات از درآمد عمومی کشور وجود دارد.

این کارشناسان می گویند: دولت باید با تشریح هزینه کرد درآمدهای مالیاتی، باور مالیات به عنوان ابزار افزایش رفاه را جایگزین مالیات یعنی پرداخت پول زور کنند.

واضح است که شهروندان هر کشوری در صورتی که بدانند پرداخت مالیات باعث وضعیت رفاهی دیارشان می شود رغبت بیشتری برای پرداخت پیدا می کنند.

در ایران مالیات کارکنان دولت به طور منظم از حقوق آنها در هر ماه کسر می شود.

در سال های اخیر با شدت گرفتن اقدامات مغرضانه دولت های غربی علیه جایگاه ایران اسلامی و تلاش به منظور سنگ اندازی در مسیر پیشرفت و تعالی کشور عزیزمان با اقداماتی از قبیل اعمال تحریم ها و اتخاذ سیاست کاهش قیمت نفت، ضرورت قطع وابستگی به درآمدهای ناپایدار نفتی و اتکا به درآمدهای پایدار مالیاتی، در زمره اولویت های اصلی نظام اقتصادی قرار گرفته است.

حل این عارضه عمیق که نزدیک به دویست سال است گریبانگیر اقتصاد کشورمان شده، همچنان در حد یک آرزوی دیرینه اقتصادی باقی مانده و هنوز رنگ واقعیت به خود نگرفته است. موجودیت اقتصاد نفتی و آسیب پذیری های ناشی از آن، زمینه ساز اعمال تحریم های بیشتر از سوی معاندین شده و فرصتی را از این باب به منظور اعمال فشارهای بیشتر بدست ایشان داده است.

این محدودیت ها و تحریم ها به اقتصادهای تک محصولی بیشتر آسیب وارد می کنند، زیرا عمده منابع درآمدی در این گونه نظام های اقتصادی معمولا متکی بر فروش یک محصول مانند نفت است که تحریم خرید و فروش آن می تواند بسیار فلج کننده باشد. حتی در شرایط عادی که تحریم یا فشار خارجی وجود ندارد، ممکن است نوسان های قیمت نفت و تحولات بازارهای جهانی آنها را دستخوش بحران کند; بنابراین باید منابع درآمدی دیگری در اقتصاد مقاومتی در نظرگرفته شوند تا زمینه آسیب پذیری به حداقل ممکن برسد.

کشورهای غربی با رصد منابع مالی و درآمدزای کشور و شناسایی نقاط ضعف و آسیب پذیر اقتصادمان، از فرصت ها و چالش های کنونی اقتصاد، به نفع خود بهره برداری می کنند و زمینه وابستگی هر چه بیشتر به غرب را مهیا می سازند. از این رو اقتصاددانان سالهاست که بر ضرورت قطع پول نفت و اتکا به درآمدهای درون زا و تولید محور تاکید دارند.

همان‌طور که می‌دانید دولت به‌عنوان متولی اصلی قدرت در یک کشور وظیفه تامین امنیت، تولید کالاهای عمومی مثل پارک، ایجاد راه‌ها، ایجاد ثبات و نظم در بازارها و.. را برعهده دارد. دولت نیز همانند هر بنگاه دیگری در اقتصاد برای انجام این امور نیازمند وجود منابع مالی یا درآمدهای قابل اتکا است. بخشی از این درآمدها از منابعی که در اختیار خود دولت است فراهم می‌شود؛ اما این منابع نمی‌تواند جوابگوی حجم بالای هزینه‌های دولت باشد. یکی از منابع مهم درآمدی دولت‌ها اخذ مالیات از مردم است. مالیات در حقیقت بخشی از درآمدهای افراد جامعه یا سود فعالیت‌های اقتصادی است که به‌صورت اجباری و بلاعوض در اختیار دولت قرار می‌گیرد. دولت موظف است این درآمدها را برای بهره‌وری بهتر از منابع موجود و ایجاد بستری مناسب برای بهبود امکانات و شرایط لازم، در فعالیت‌های مختلف اقتصادی صرف کند. تصمیمات دولت به دلیل انسجام بالا و دید کلانی که نسبت به جامعه دارد بهتر از رفتار فردی مردم می‌تواند این امر را محقق کند. اما با وضع مالیات در یک بازار بار مالیاتی بیشتر بر دوش کدام گروه از فعالان اقتصادی سنگینی خواهد کرد؟ اگر مالیات روی قیمت کالایی وضع شود این فروشندگان هستند که باید مالیات را بپردازند یا اینکه خریداران متحمل این هزینه می‌شوند؟

مالیات هزینه‌ای اجباری است که توسط یک نهاد دولتی (در سطح محلی، منطقه‌ای یا ملی) به‌منظور تأمین هزینه‌های مالی فعالیت‌های دولت، تعیین و دریافت می‌شود. در علم اقتصاد، مالیات به هر نهاد یا شخصی که بارِ مالیاتی پرداخت می‌کند، از کسب‌وکارهای مشمول پرداخت مالیات گرفته تا مصرف‌کنندگان نهایی محصولات یک کسب‌وکار، تعلق می‌گیرد. همان‌طور که گفته شد، هدف دولت‌ها از دریافت مالیات، تأمین سرمایه‌ی لازم جهت تحقق پروژه‌ها و خدمات عمومی است. پرداخت مالیاتِ تعیین‌شده، یک وظیفه‌ی اجباری محسوب می‌شود و چنانچه نهاد یا شخصِ مشمول به‌عمد از پرداخت بدهی‌های مالیاتی خود شانه خالی کند، از سوی مراجع قانونی مجازات خواهد شد. جمع‌آوری مالیات نیز توسط مراکزِ تحت نظارت دولت صورت می‌گیرد.

اما از سویی بدلیل تغییرات و تحولاتی که هر از چندی در عرصه مدیریت کشور رخ می دهد و از سوی دیگر با نوسانات و ناپایداری های بهای نفت در بازارهای جهانی و بالا رفتن آن که بعضا زمینه ساز درآمدهای کلان ارزی در مقاطعی از عمر اقتصادی نظام گشته است، عملا اتخاذ یک سیاست و رویکرد واحد، بلندمدت و همیشگی تاکنون میسر نبوده و هر از چندی، موضوع قطع وابستگی به حاشیه رانده شده و به دست فراموشی سپرده می شود و مجددا با کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی، بار دیگر لزوم قطع وابستگی به درآمدهای نفتی مطرح شده و الزام به جایگزینی آن با درآمدهای عمومی پر رنگ تر از همیشه خودنمایی می کند.

اما در جایگزینی درآمدهای حاصل از فروش نفت با درآمدهای عمومی هم موانع و معارضاتی وجود دارد. رفع این موانع به گفته وزیر امور اقتصادی و دارایی، در ابتدا نیازمند رسیدن به یک «شناخت و درک مشترک » نسبت به پدیده اتکا به پول نفت و زیان های ناشی از آن و در وهله بعد، برپایی «عزم مشترک » بین ارکان نظام و سپس «اقدام مشترک » و در نهایت، «نظارت مشترک» بر حسن اجرای این تصمیمات و اقدامات است.

اتمام منابع فسیلی و عدم تجدیدپذیری آنها

اتمام منابع نفتی کشور در آینده ای نه چندان دور و محروم شدن نسل های آینده از این نعمت خدادادی، حقیقتی انکارناپذیر است. منابع زیرزمینی همچون نفت و گاز تجدید ناپذیرند و با گذشت زمان دچار زوال و نابودی می شوند و جایگزینی درآمد حاصل از فروش آنها با درآمدهای پایدار و تجدیدپذیر اهمیت بسیار دارد.

این در حالیست که حتی در شرایط عدم اتمام منابع طبیعی و خدادادی مانند نفت، گاز و سایر مواد خام، ناپایداری و نوسان قیمت آن در بازارهای جهانی آن را به منبعی ناپایدار و غیر قابل اتکا مبدل ساخته است. با این حساب، یافتن راهکار و جایگزینی برای اینگونه درآمدهای غیر قابل پیش بینی می تواند خاطر مردم و مسئولین را از بابت کمبود بودجه و منابع مالی برای همیشه آسوده سازد.

منابع مالی حاصل از درآمدهای عمومی همچون مالیات بر خلاف منابع طبیعی همچون نفت و گاز که همواره با خطر کاهش و اتمام مواجه هستند، منابعی هستند که می توان به عنوان یک منبع قابل اتکا و تمام نشدنی برای تامین بودجه کشور بر روی آن حساب دائمی و همیشگی باز کرد.

کشورهای توسعه یافته به دلیل اتکا به منابع مالیاتی در اقتصادشان از دهه های گذشته تاکنون، به صورت هدفمند از این ظرفیت بی پایان بهره می برند و ما نیز باید با همت و برنامه ریزی مسئولین و همیاری مردم، همین مسیر را برای توسعه و پیشرفت کشور در پیش بگیریم.

جنبه های فرهنگی و اخلاقی پرداخت مالیات

اشاره اجمالی به دلایل اقتصادی که پیشتر عنوان شد، وافی به منظور است اما مساله مالیات تنها یک مساله اقتصادی نیست بلکه ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی دارد. نباید فراموش کرد که مالیات، نوعی بدهی است که باید ادا شود. مالیات، مشارکت در تامین هزینه های عمومی کشور است و با توجه به اینکه نظام اسلامی به‌صورت عام به ارائه خدمت به همه مردم می‌پردازد، افرادی که از پرداخت مالیات سرباز می زنند، در حقیقت در حق دیگر افراد جامعه که مالیات خود را به شکل قانونی و صحیح پرداخت می کنند، اجحاف می کنند.

پرداخت مالیات، نه تنها در حیطه مسئولیت ها و تعهد به قوانین قرار دارد بلکه اساسا ارزشی است که انجام آن در حوزه اصول و باورهای اخلاقی مربوط به یک ملت جای می گیرد. حتی در ساده ترین و ابتدایی ترین صورت رعایت ارزش ها و آداب اخلاقی، انسان ها در برابر دریافت خدمتی از سوی دیگر افراد، درصدد تقدیر و تشکر برآمده و به نوعی آن خدمت را جبران می کنند.

در سطح جامعه نیز این نوع روابط در سطحی گسترده و کلان معنا می یابد. بدین صورت که دولت خود را موظف به ارائه خدمات در حوزه های عمرانی از جمله ساختن جاده ها و بازسازی آنها، سدسازی و ساخت نیروگاه ها و شبکه های آبی، ایجاد اماکن تفریحی از جمله پارک ها و حفظ و نگهداری آنها و غیره می داند و به ارائه خدمات وسیعی در حوزه آموزش و پرورش، بهداشت و درمان از جمله اجرای طرح تحول سلامت به منظور بهره مندی هر چه بیشتر اقشار ضعیف جامعه از امکانات درمانی رایگان و دیگر خدمات مبادرت می ورزد و طبیعتا در طی این مسیر به منابع مالی به منظور پشتیبانی و تامین هزینه های ناشی از آن نیازمند است که تامین این منابع مالی و اختصاص آن به ارائه خدمات، از طریق دریافت مالیات از سوی مردم امکان پذیر است.

در جوامع مترقی و توسعه یافته، شهروندان، خود را متعهد و ملزم به پرداخت مالیات می دانند چرا که می دانند مالیات ایشان، در نهایت صرف تامین امکانات رفاهی خود آنان خواهد شد. چنانچه فردی از جامعه به هر نحو، خدمتی را از دولت دریافت کند، موظف است، بهای خدمت دریافت شده را که همان مالیات است، پرداخت نماید و این همان دینی است که بر عهده شخص باقی می‌ماند تا هزینه انجام خدمت را بپردازد.

فرض کنید شهرداری تصمیم بگیرد یک نمایشگاه تولید محصولات کشاورزی در شهر برگزار کند. در این نمایشگاه انواع محصولات کشاورزی با کیفیت و تنوع فراوان قابل عرضه است. لازمه اجرای این نمایشگاه ایجاد زیرساخت مناسب در محلی از شهر است که امکان دسترسی برای عموم فراهم باشد. بستن داربست، نصب پوسترهای تبلیغاتی، طبقه‌بندی و غرفه‌بندی محصولات مختلف، استخدام راهنما، پارکینگ مناسب و.... در این میان هزینه ایجاد چنین امکاناتی باید به‌نحوی به شهرداری پرداخت شود. شهرداری تصویب می‌کند برای تامین هزینه‌های نمایشگاه روی هر محصول کشاورزی برای مثال هر کیلو برنج ۵۰۰ تومان مالیات وضع خواهد کرد. در وهله نخست فروشندگان ادعا می‌کنند که آنها در فضای رقابتی برای جلب نظر مشتری نمی‌توانند این مقدار را به قیمت کالای خود اضافه کنند. در طرف دیگر سازمان حمایت از مصرف‌کنندگان ادعا می‌کند که مردم برای خرید کالاها با قیمتی پایین‌تر از بیرون قدم در نمایشگاه می‌گذارند و نباید مالیات را آنها بپردازند. شهرداری نیز پا در میانی کرده و اعلام می‌کند بهترین راه‌حل این است که نیمی از مالیات را مردم بپردازند و نیم دیگر را فروشندگان.

 

به تحلیل اقتصادی وضع مالیات و نحوه توزیع و تقسیم آن بین فروشندگان و خریداران بپردازیم. نخست از دید خریداران، فرض کنید مسوولان برگزاری نمایشگاه اعلام کنند مالیات هر کیلو برنج ۵۰۰ تومان است که فقط خریداران باید آن‌را بپردازند. تحت این شرایط اگر قیمت هر کیلو برنج در نمایشگاه ۳۰۰۰ تومان است در حال حاضر به ۳۵۰۰ تومان تغییر می‌کند. آیا این وضع مالیات تنها به‌ضرر خریداران است؟ آیا کل این ۵۰۰ تومان را آنها خواهند پرداخت؟ در چارچوب اقتصادی حتی در این وضعیت نیز هر دو گروه مالیات را پرداخت می‌کنند. برای روشن‌تر شدن این موضوع به بررسی عرضه و تقاضا در بازار بپردازیم. عرضه‌کنندگان برنج در نمایشگاه مقدار برنج معینی برای عرضه در نمایشگاه دارند که در پی افزایش قیمت میزان آن تغییری نخواهد کرد. اما افزایش قیمت رفتار متقاضیان را متاثر می‌کند. ممکن است فردی که قرار بوده ۱۰۰ کیلو برنج با قیمت ۳۰۰۰ تومان خرید کند اکنون بیش از ۸۵ کیلو خریداری نکند. یا عده‌ای دیگر با این قیمت از خرید در نمایشگاه منصرف شوند. تحت این شرایط فروشندگان که نمی‌خواهند بازار را از دست بدهند شروع به کاهش قیمت می‌کنند مثلا قیمت را ۳۴۰۰ تومان تعیین می‌کنند. در این وضعیت ۱۰۰ تومان از مالیات ۵۰۰ تومانی را فروشندگان و ۴۰۰ تومان را خریداران می‌دهند.

 

اگر باز هم این سیاست کارگر نشد ممکن است قیمت همچنان افت کند. فرض کنید قیمت در ۳۲۰۰ تومان متوقف شود. خریداران ۲۰۰تومان و فروشندگان ۳۰۰ تومان از مالیات را می‌دهند. در این قیمت شماری از متقاضیان که حاضر بودند برنج را با قیمت ۳ هزار تومان خریداری کنند از بازار خارج شده‌اند. بنابراین، وقتی گفته می‌شود در قیمت ۳۲۰۰ تومان که از ۳۰۰۰ تومان قبلی برای فروشندگان بیشتر است آنها باز هم در ضرر مالیات سهیم‌اند. منظورمان همین متقاضیانی هستند که به‌واسطه افزایش قیمت از بازار خارج شده‌اند. حال سراغ سوال اساسی برویم چه کسانی مالیات را پرداختند؟ پاسخ روشن است هر دو طرف در این میان هزینه‌ای متقبل شدند و در حقیقت هم فروشندگان و هم خریداران مالیات را پرداخت کردند. آنچه مسلم است وضع مالیات هم قیمت کالا را بالاتر برد و هم حجم قابل مبادله را کاهش داد. این امر به معنی کاهش حجم یا اندازه بازار است. یک ضرر اقتصادی که اگر مالیات اخذ شده در جهت بهبود آن کاری انجام ندهد در بلندمدت اندازه کل اقتصاد را کاهش خواهد داد.

مالیات بر ارث چگونه دریافت می شود؟

در صورتی که شخصی فوت کرده، و اموال وی به متوفی برسد، وراث یا نماینده قانونی وظیفه دارد ظرف مدت ۶ ماه بعد از تاریخ فوت شخص به سازمان مالیاتی مراجعه کرده و صورت اموال و بدهی های او را به سازمان گزارش دهند.

مالیات بر ارث هم مثل دیگر منابع مالیاتی براساس قوانین مالیات های مستقیم حساب می شود. به این صورت که بعد از تشکیل پرونده متوفی، گواهینامه تسلیم اظهارنامه مالیات بر ارث صادر و به ورثه داده می شود. این گواهینامه یکی از مدارک لازم برای درخواست گواهی حصر وراثت از شورای حل اختلاف است. در این گواهی، اسامی وراث قانونی اعلام و مقدار سهم الارث هر کدام از آنها تعیین می گردد.

 

 

البته تاثیر مالیات بر بازارهای مختلف متفاوت است مثلا کالاهای ضروری نظیر نان، وقتی مالیات بر این اینگونه کالاها وضع شود چون مردم چاره‌ای جز خرید آن ندارند در حقیقت کل مالیات را مردم می‌پردازند. یا کالاهایی که جایگزین زیادی دارند مثلا وضع مالیات بر یک تولیدکننده کفش داخلی را در نظر بگیرید. چون در بازار انواع کفش خارجی وجود دارد او اگر مالیات را به قیمت فروش اضافه کند ناچار است از بازار خارج شود، بنابراین کل مالیات را خودش پرداخت خواهد کرد. هدف‌گذاری مالیات در بازارهای مختلف باید با توجه به حساسیت فروشندگان و خریداران و تاثیراتی که بر اندازه اقتصاد خواهد گذاشت انجام ‌شود. مهم‌تر از آن باید در نظر داشت مالیات اخذ شده در مراحل بعدی درکجا و چگونه صرف خواهد شد. اگر مردم تاثیر مالیات را در تعاملات بازارها مشاهده نکنند فساد و فرار مالیاتی این چرخه را مختل خواهد کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۹ ، ۲۱:۰۹
علیرضا مم